فصل 2 شکست ناپذیر برنامه ای برای Omni-Man | Den of Geek ، Omni-Man | ویکی شکست ناپذیر | متعجب
نمایشگاه مردانه
مرد مریخ خود را به دور Omni-Man می پیچد ، و جاودانگی از او می پرسد که چرا هنگام آماده شدن برای مشت زدن به او ، عجله قرمز را کشته است. . . با این حال ، آنها موافق هستند که او را می کشند تا او به جای آنها آنها را نکشد. Omni-Man موفق شد آکواروس را بکشد ، که مرد مریخ را عصبانی کرد ، که روی Omni-Man نگه داشت ، بنابراین همکارانش می توانند به او ضربه بزنند. Omni-Man موفق شد مرد مریخ را از او دور کند و به شدت جاویدان را مجروح کرد و متعاقباً War Woman را کشت. جاودانه از او پرسید که چرا این کار را کرده است ، اما Omni-Man پاسخی نداد و او را فریب داد ، پس از این کار از زخمهای خود ناله کرد.
فصل 2 شکست ناپذیر برنامه ای برای Omni-Man دارد
رابرت کرکمن فاش می کند که از فصل 2 شکست ناپذیر انتظار می رود شامل یک شرور تازه ، جهان شاخه ها و بله: بیشتر J.k. .
- به اشتراک بگذارید در فیس بوک (در یک برگه جدید باز می شود)
- در توییتر به اشتراک بگذارید (در یک برگه جدید باز می شود)
- به اشتراک بگذارید در LinkedIn (در یک برگه جدید باز می شود)
| تعداد نظرات: 0
. 3 تاریخ انتشار, رابرت کرکمن ، خالق اعتراف می کند که می خواهد همه دلخوشی ها را از دست بدهد.
“من آماده هستم تا مردم جلوی فریاد زدن به من را بگیرند (منتظر فصل 2). . این بسیار جالب است که ببینیم مردم سرمایه گذاری می شوند. ” دن گیک در حین حضور در استودیوی کمیک-کون سن دیگو ما.
گذشته از کالن فوق الذکر ، که این تریلر از آن خبر می دهد بازی Viltrumite Thadeus را بازی می کند ، کرکمن هویت تنها شخصیت یک بازیگر دیگر را فاش کرد. . این ما هستیم) صدای خود را به آنگستروم لوی ، شرور قوس ناپایدار A-رده وام می دهد.
کرکمن می گوید: “آنگستروم شخصیت بسیار جالبی است.”. .
تبلیغ – محتوای زیر ادامه می یابد
. با توجه به کرکمن ، نسخه طنز و نمایش جهان های جایگزین ، که تقریباً دو دهه پیش تصور شده است ، کاملاً متفاوت از Marvel و ریک و مورتی تصویری که با آنها آشنا شده ایم.
کرکمن می گوید: “این یک شخصیت مبتنی بر شخصیت است.”. “این لزوماً در مورد آوردن جنبه های ابعاد دیگر به دنیای ما نیست. . من می دانم که بسیاری از مردم مانند ‘ugh multiverse هستند..”
یکی از عناصر داستان پردازی ابرقهرمانان که قطعاً مردم هنوز زیاد نداشته اند ، j است.k. . بازیگر برنده جایزه آکادمی بیش از دو دهه است که به لطف کار نمادین خود به عنوان چهره رسانه ای جنجالی ، بیش از دو دهه در دنیای طنز قرار گرفته است. . بر , او به عنوان پاترفامیلیاهای وحشتناک وحشتناک نولان گریسون به عنوان یک هوادار محبوب شد.
کار ناخوشایند سیمونز به عنوان Omni-Man پاسخ هایی را برای فرضیه هایی ارائه می دهد که ما نمی دانستیم که ما به آن نیاز داریم مانند “اگر سوپرمن از ما متنفر باشد چه می شود??”پس از ضرب و شتم وحشیانه پسرش ، Omni-Man برای قسمت های ناشناخته به فضا رفت. . آیا این مورد در فصل 2?
. . . فقط باید ببینید.”
فصل 2 اولین قسمت خود را جمعه ، نوامبر آغاز می کند. 10 در Prime Video.
مرد
, خدمت به عنوان آنتاگونیست اصلی فصل 1.
نولان گریسون یک ابرقهرمان Viltrumite است مرد, .
فهرست
- 1. پس زمینه
- 2 تاریخ
- 2.
- 2.
- .
- 2.4 پس از کشتن نگهبانان
- 2.5 شروع به سوء ظن
- 2.
- 5.1 قدرت
- 5.2 توانایی
نولان که در سیاره دوردست Viltrum در یک نژاد امپریالیستی فوق العاده متولد شد ، با عقیده ولترومیت از فتح تا حد امکان که ممکن است برای جذب سایر جهان ، گونه ها و تمدن ها در امپراتوری Viltrumite تلقین شد. نولان به عنوان یک جوان به نیروهای نظامی Viltrumite پیوست و به سرعت در طی سالهای جنگ موفق و فتح در رده های خود قرار گرفت. . .
به نولان زمین منصوب شد و به همین ترتیب ، به آنجا سفر کرد و زندگی جدیدی را روی زمین ایجاد کرد و مونیکر را پذیرفت و خود را با نگهبانان اصلی جهان و آژانس دفاع جهانی هماهنگ می کند. نولان همچنین با یک زن انسانی به نام دبی ازدواج کرد و پسرش ، مارک را داشت.
تاریخ [ ]
نولان در Viltrum متولد شد ، سیاره ای از بیگانگان بسیار قدرتمند به نام Viltrumites که سوپرماسیست و فاتحان سیاره بودند. . آنها به یک روش کارآمدتر برای تسخیر جهان نیاز داشتند ، بنابراین آنها مأمور معتبرترین خود را به یک سیاره اختصاص دادند تا به تنهایی تضعیف شوند. . . .
. .
.
.
. . . آماده شدن برای رفتن به طبقه بالا و ترور همسر و پسرش خود ، ممکن است دوباره با دیگری در داشتن یک جنگجو واقعی Viltrumite امتحان کنید. .
. . . مارک آماده می شود تا توپ را به توپ بزند ، و دبی به نولان می گوید از مارک به عنوان بچه خردسال او قدردانی کند. . مارک با پدر و مادرش قدم می زند ، با هیجان از آنها می پرسد که چه کاری انجام داده است. .
از زیرزمینی ، جنایتکاران معروف به دوقلوهای مولر به کاخ سفید حمله می کنند و به کاخ سفید حمله می کنند ، اما یکی شکایت می کند که او باید محاسبات کلون خود را بررسی می کرد ، زیرا قرار بود آنها در داخل ساختمان باشند. دیگری عصبانی می شود و شکایت می کند که او یک کلون نیست. آنها به ضرب گلوله کشته می شوند ، اما آنها غافلگیر شده اند. از سمت چپ کلون ، استیو دوقلو را شلیک می کند و با لرزیدن به او دستور می دهد که عقب نشینی کند. دوقلو به او نزدیک می شود و استیو بار دیگر او را شلیک می کند و این بار او را مجروح می کند. . .
قهرمانان به غیرنظامیان کمک می کنند تا در حالی که دوقلوها از طریق دیوارها شکسته شدند تا داخل آن شوند. یکی از دوقلوها یک زن را پرتاب می کند ، بنابراین تاریک او را جلب می کند. با این حال ، هنگامی که آنها به زمین می افتند ، دوقلوها یک مخزن را پرتاب می کنند ، که او را مجبور می کند از قدرت خود برای محافظت از آنها در برابر خرد شدن استفاده کند. او نتوانست هر دو آنها را بیرون بیاورد ، اما موفق شد زن را با استفاده از قلاب چنگال بیرون بیاورد. .
دوقلوهای مولر در حالی که سعی می کردند به هر غیرنظامی کمک کند تا از کاخ سفید فرار کند ، با قهرمانان مبارزه می کردند. .
. . آنها ذکر می کنند که به برلین می روند ، که باعث حسادت مارک می شود. با این حال ، پدرش به او می گوید که پس از شروع قدرتهای خود می تواند خودش را برود. . او سعی می کند پرواز خود را انجام دهد ، اما نتوانسته است این کار را انجام دهد و در عوض وقتی متوجه می شود کسی او را می بیند که از بالا و پایین پرش کند ، خجالت می کشد.
وقتی مارک به خانه می رسد ، دبی به او می گوید که براتورست آلمانی را برای او گرم کرده است. . نولان آن را به خانه می سازد و به آنها می گوید که در هنگ کنگ در حال جنگ با اژدها بوده و آماده گوش دادن به روز مارک است. او به آنها گفت که او قدرت خود را بدست آورده است ، اما پدرش تا زمانی که دبی او را لگد کند ، واکنش نشان نمی دهد. نولان او را تبریک می گوید و به او می گوید که آنها روز بعد آموزش می دهند.
. هنگامی که آنها در آسمان هستند ، پدرش به او می گوید که در ابتدا باید پرواز را به پرواز درآورد. پدرش به او می گوید که پرواز می تواند او را خسته کند و از حرکت استفاده کند تا هر از گاهی استراحت کند. او به پسرش گفت كه استراحت كند و فهمید كه مارك شب قبل تمرین كرده است. . . نولان به مارک نشان داد که چگونه مشت بزنید و به مارک آسیب رساند ، که نولان به او گفت بخشی از آماده سازی وی است.
. او از نولان می پرسد که این تمرین چقدر بد بوده است ، و او می گوید که او پسرش را خیلی سخت فشار داده بود ، زیرا این همان چیزی بود که او نیاز داشت. او می پرسد که آیا او او را خیلی سخت فشار آورده است ، که نولان را بسیار دیوانه می کند. دبی از او می پرسد که چه چیزی به او وارد شده است ، و او اعتراف می کند که نمی داند ، اما فکر می کند اگر مارک قدرت خود را بدست نیاورد ، زندگی آنها بهتر می شد.
. سه جنایتکار پس از سرقت یک مکان از پلیس فرار می کنند. مارک با یک جنایتکار بزرگ می جنگد و موفق به صدمه زدن به او می شود. Omni-Man به او نزدیک شد و به او گفت که او مسخره به نظر می رسد ، همچنین با اشاره به اینکه او چند قدم را پشت سر گذاشته است زیرا باعث نابودی زیادی شده است. مارک از پدرش می خواهد که به او اصابت کند ، زیرا او قبلاً آماده نبود ، اما پدرش به او گفت که او به او اصابت نمی کند. مارک ناامید شد و به پدرش گفت که می داند که به او اعتقاد ندارد ، اما می خواست ثابت کند که به اندازه کافی قوی است و می خواست مانند او باشد. نولان پسرش را در آغوش می گیرد و به او می گوید که او خواهد بود ، سپس به او گفت که از او پیروی کند.
آنها به یک خیاط پرواز می کنند ، جایی که او به مارک می گوید که او را برای خرید کت و شلوار می برد. Art Rosenbaum از مارک سلام می کند و به او می گوید که ملاقات با او لذت بخش بود و مارک هیجان زده می شود. هنر کت و شلوار او را به دست می آورد ، اما مارک در مورد نارنجی و زرد مطمئن نبود و چیزی نمادین تر می خواست ، که هنر آن را درک می کرد. هنر به او گفت که او به یک نام از او احتیاج دارد تا بتواند از آنجا الهام بگیرد و به او گفت که بعداً به او اطلاع دهد.
نگهبانان جهان با هم ملاقات می کنند ، اما درک می کنند که هیچکدام از آنها به یکدیگر تماس نگرفتند. . قهرمانان در شوک و گازدار هستند و همزمان به او حمله می کنند. در حالی که Red Rush به او حمله کرد ، او موفق شد او را در دست بگیرد و در حالی که مشت هایی را از سرپرست دریافت می کرد ، سرش را فشرد تا اینکه جمجمه خود را خرد کرد.
. Omni-Man مشت هایی را دریافت می کند ، که او را مبهوت می کند و در حالی که او را به زمین می کوبید ، Darkwing را می کشد و به دنبال آن Green Ghost ، که بدن Darkwing را گرفتار کرده بود. Aquarus به Omni-Man حمله می کند ، و جاودانگی می گوید که باید کسی وجود داشته باشد که او را کنترل کند. با این حال ، آنها موافق هستند که او را می کشند تا او به جای آنها آنها را نکشد. Omni-Man موفق شد آکواروس را بکشد ، که مرد مریخ را عصبانی کرد ، که روی Omni-Man نگه داشت ، بنابراین همکارانش می توانند به او ضربه بزنند. Omni-Man موفق شد مرد مریخ را از او دور کند و به شدت جاویدان را مجروح کرد و متعاقباً War Woman را کشت. جاودانه از او پرسید که چرا این کار را کرده است ، اما Omni-Man پاسخی نداد و او را فریب داد ، پس از این کار از زخمهای خود ناله کرد.
پس از کشتن نگهبانان []
. یک درب باز می شود ، و عوامل نامرئی به صحنه نگاه می کنند و به دنبال آن پیراپزشکان ، که از صحنه شوکه شده و منزجر هستند. آنها پیدا می کنند که مرد Omni زنده است ، و اجساد را از اتاق بیرون می کشند. سیسیل استدمن خاطرنشان می کند که هرگز چیزی شبیه به آن ندیده است و مشت خود را در برابر یک میز می چسباند. Omni-Man به یک اتاق بیمارستان آورده شده است ، جایی که در حالت اغما قرار دارد.
آنها آن را به اتاق نولان تبدیل می کنند ، جایی که می بینند نولان بدون پاسخ دادن در حال تخمگذار است. سیسیل خودش را معرفی می کند و به آنها می گوید که آنها هیچ تصوری ندارند که چه کسی این کار را انجام داده است. دبی به او می گوید که عصبی دارد ، اما او به آنها می گوید که نگهبانان به قتل رسیده اند ، و آنها نتوانستند آنها را برگردانند ، در حالی که نولان تنها بازمانده است. سیسیل به آنها می گوید که سرانجام این خبر پخش می شود ، اما او می خواست که آنها ابتدا بدانند. دبی از مواد درخواست می کند و از ترک نولان امتناع می ورزد ، با اشاره به اینکه وی بیست سال او را لکه دار کرده است. دونالد گزارشی را دریافت می کند که با تلفات متعدد حمله ای انجام شده است ، و مارک برای کمک به شما می رود.
بعداً ، مارک به پدرش مراجعه می کند و می گوید حتی اگر دوست نداشت در تیم باشد ، وی دریافت که تیم نوجوان به جز رکس اسپلد بسیار خونسرد است. دبی از مارک در مورد حوا صحبت کرد و از او پرسید که او کیست ، اما مارک گفت که هیچ کس. او از او بخاطر شام هایی که آماده کرده بود تشکر کرد و آنها در مورد قسمت جانبی ابرقهرمان صحبت می کنند.
وقتی نولان بیدار شد ، به مارک گفت که دبی به او گفته است که او سیاره را در امان نگه می دارد و می خواست همه چیز را بشنود. مارک به اتاق مایا رفت ، اما فهمید که او درگذشت ، که نولان آن را بخشی از کار توصیف کرد. مارک سمت چپ ، و نولان خواست که آنها کت و شلوار خود را پس دهند.
بعداً ، خبرهایی مبنی بر اینکه نگهبانان به مدت یک هفته از دست رفته اند.
در تمرین ، مارک سعی کرد به پدرش حمله کند ، که در ابتدا توانست مشتی خود را گول بزند. با این حال ، هنگامی که مارک یکی از زمین ها را به زمین انداخت ، به او گفت که باید بتواند یکی را نیز بگیرد و در حال مشت زدن به او بود تا اینکه دبی قطع کرد. سیسیل از آنها بازدید کرد و به آنها گفت که آنها دیده اند که کسی از مریخ به زمین نزدیک شده است. دبی امتناع ورزید ، و مارک پیشنهاد کرد که این کار را انجام دهد. نولان به او گفت که کمی حس را به آن مرد بکشد و او را به آنجا بفرستد که از آنجا آمده است.
. او به او می گوید که او یک تماس پریشانی از نگهبانان به دست آورده است ، اما وقتی او به آنجا رسیده بود همه چیز خوب به نظر می رسید. با این حال ، چراغ ها از بین رفته بودند ، و او با دشمن جنگید تا اینکه بیرون رفت. سیسیل قانع نشده است و می گوید که او هرگز ندیده بود که نولان مانند آن از دست بدهد ، اما معتقد بود که کسی باهوش عمل می کند.
. او به آنها می گوید که با سیسیل تماس می گیرد و درخواست پاسخ هسته ای می کند ، اما همه مخالف هستند.
شکست ناپذیر شروع به جنگ با ارتش می کند ، اما به سرعت فرو می رود و بارها توسط رهبر در چهره مشت می شود. Omni-Man وارد می شود و شروع به دفاع از شهر می کند ، در برابر همه حملات پرتاب شده به او و ارسال دشمنان به آنجا که از آنجا آمده بودند ، مقاومت می کند. با این حال ، هنگامی که رهبر یک بار دیگر به Omni-Man نگاه کرد ، او را مشت کرد و با او وارد پورتال شد.
Omni-Man به Flaxans گفت که به نظر نمی رسد آنها درک کنند که زمین برای تسخیر آنها نیست ، آنها را بیرون می برد و شهرهای خود را از بین می برد.
وقتی نولان به خانه رسید ، ریش کامل رشد کرده بود. او توسط مارک و دبی در آغوش گرفت و به آنها گفت که به دوش نیاز دارد. درست پس از آن ، یک گزارش خبری منتشر شد و نشان داد که نگهبانان مرده تأیید شده اند.
مردم در مراسم تشییع جنازه Guardians of Globe جمع می شوند ، و مرد Omni-Man برای سخنرانی آماده می شود. او خاطرنشان می کند که با غیرقابل تصور جنگیده است ، اما همیشه می دانست که او تنها نیست. او به مردم می گوید که قهرمانان زیادی را از دست داده اند ، اما ذکر می کند که او هنوز هم از آنها دفاع می کند ، و همچنین قهرمانان جدید. او همچنین به آنها یادآوری می کند که حتی در لحظه های شک و ترس ، آنها باید ایمان داشته باشند و قبل از ترک به آسمان نگاه کنند.
مارک گریسون می پرسد که آیا همه در حالی که برای سخنرانی دوم به گورها نگاه می کردند ، مجدداً مراسم تشییع جنازه را پشت سر گذاشتند. به حوا به او گفته می شود که اجساد واقعی در جای دیگری بودند ، زیرا بعداً افرادی که به دنبال سوغاتی هستند. نولان به مردم می گوید جمع شده است که افرادی که جان خود را از دست داده اند ، دوستان و مربیان وی بودند. او خاطرنشان می کند که حداقل قهرمانان افتاده در کنار هم استراحت می کنند ، و اولگا ناراحت بود که او نتوانست شوهر فقید خود را ببیند. وقتی خودش را به زمین انداخت ، دبی با عجله به او کمک کرد. وقتی حوا از او می پرسد که آیا او خوب است ، مارک خاطرنشان می کند که او مطمئن نیست که چگونه احساس کند از آنجا که می توانست مادرش پدرش را دفن کند.
Omni-Man Damien Darkblood را لکه دار می کند و به او می گوید که این مراسم خصوصی است. او شکایت می کند که هرگز دعوت نمی شود ، اما به او یادآوری می کند که همیشه به هر حال ظاهر می شود ، و افزود که می خواست سرنخ هایی را کشف کند و قاتل را بگیرد ، اما Omni-Man به او گفت که وانمود نکنید که این کار را انجام دهد زیرا او فقط می دانست و می دانست که او فقط این کار را انجام داده است. نمی خواهم به خانه بروم و به او گفت که او قبلاً به سیسیل گفته بود که همه چیز را می دانست. . Omni-Man پرسید که آیا او چیزی را تحریک می کند ، اما Darkblood گفت که او به سادگی نمی فهمد چگونه مانند انسان ارتباط برقرار کند.
گریسون ها آن را به خانه خود بازگردانند. نولان از آنها می خواهد که آیا آنها پیتزا می خواهند ، می گویند او می تواند به ناپل برود و قبل از سرماخوردگی ، اما دبی از او می خواهد که اجازه دهد مرد زایمان از آن مراقبت کند. همانطور که نولان سعی در تماشای تلویزیون داشت ، تمام آنچه که او دید ، سخنرانی بود که در مراسم تشییع جنازه در حالی که کانال ها را تغییر داد. دبی از مارک می پرسد که آیا او می خواهد با ویلیام تماس بگیرد ، اما مارک عصبانی می شود و با طعنه ای می پرسد که آیا او می خواهد او کتاب های طنز بخرد. با این حال ، پدرش به او گفت که هر اتفاقی افتاده است ، او نتوانست آن را به خانه بیاورد و مارک را در راه اتاق خود متوقف کرد. مارک از او پرسید که آیا می تواند برود ، و نولان او را رها کرد و به او گفت که روز بعد آموزش می دهند. دبی این عجیب را پیدا کرد که او تازه از مراسم تشییع جنازه دوستش به خانه آمده بود و در مورد پیتزا صحبت می کرد ، و به پسرش گفت که چیزی را احساس نکند ، که عجیب بود. با این حال ، نولان به او گفت که آنها همکار هستند و این همان زندگی آنها بود. او به او گفت که نگران نباشید ، و افزود که او و مارک می توانند در خارج از آن کار کنند تا در آنجا. در سراسر خیابان ، دونالد تیمی از افراد را اداره می کند که هر آنچه را که در داخل خانه گفته می شود می شنوند.
بعداً ، هنگامی که مارک به خانه می رسد ، او به نولان می رود ، که به او می گوید کند کند. مارک توضیح داد که او کهربا را در اتاق خود ترک کرده است در حالی که با یک بحران سر و کار داشت. نولان به او تبریک گفت و گفت که این بخش سخت کار است ، اما به او یادآوری کرد که باید تغییر کند. . او از او پرسید که چرا او حتی وقتی او را به تاد می شناخت ، او را می شناسد ، اما او به او یادآوری می کند که تاد الاغ خود را لگد زده است. او به او گفت که می خواهد مردی را که برای او مشت کرده است بشناسد.
همانطور که دبی شام را پخت ، نولان تکه ای از هیولا را پرتاب کرد و از او پرسید که آیا او کالاماری را می خواهد. . او به او گفت که از زمان شکست کایجو ، او بد است و او به او گفت که او نیز یکی است ، زیرا او خانه ای را فروخته بود که یک قتل مضاعف داشت.
دبی هنگام کار در آشپزخانه ، وقتی سرد می شود ، می نشیند. رایانه او خاموش می شود و با دیمین روبرو می شود که عذرخواهی می کند. او از او می پرسد که چه کاری انجام می دهد ، و او توضیح می دهد که او به دنبال سرنخ هایی است زیرا این قتل عام برای او معنی ندارد. وی خاطرنشان می کند که هفت نفر کشته و تنها یک نفر زنده بوده اند – شوهرش ، بنابراین او می خواست که از آنجا که پاسخ های وی رضایت بخش نبوده است به او کمک کند. او از Darkblood می پرسد که چرا او مراقبت می کند ، و او توضیح می دهد که او از جهنم فرار کرده است و اکنون به دنبال عدالت برای دیگران است ، بنابراین او می تواند روح خود را نجات دهد. او می پرسد که آیا شوهرش به او چیزی نگفته است تا ترسهای خود را تسکین دهد ، اما او اشاره می کند که او چنین نکرده است ، یک بار که نولان چراغ را روشن کرد. بعد از اینکه از او پرسید که آیا او خوب است ، احساس سرما کرد و می دانست که Darkblood در آنجا بوده است ، که او دوست نداشت.
شروع به سوء ظن []
. وقتی دومی به دور خود می چرخد ، می فهمد که او ابر بزرگی از شن و ماسه ایجاد کرده است. Omni-Man به او می گوید با فشار دادن به خود ، سرعت و استقامت را ایجاد کند ، و به شکست ناپذیر گفت که یک ولترومیت آسان نیست. Omni-Man چرخشی انجام داد ، و شکست ناپذیر سعی در پیگیری داشت ، اما کنترل خود را از دست داد ، بنابراین پدرش پیشنهاد کرد که به کوه اورست بروید ، با آخرین مورد که به آن می رسید به مدت یک هفته به شست.
Omni-Man ابتدا به کوه اورست رسید و به پسرش گفت که از آنجا که هوا نازک است نفس عمیق بکشد. یک کوهنورد به قله رسید و از دیدن هر دو آنها در آنجا شگفت زده شد ، اما خیلی زود پایین می رود. Omni-Man به شکست ناپذیر می گوید که گاهی اوقات فراموش می کند که این سیاره چقدر زیبا می تواند باشد و به او گفت که Viltrum بسیار متفاوت است ، با پایان دادن به جنگ ها در سراسر جهان ، آرامش را به هزاران کهکشان آورد و نژادهای بیگانه را از گل خارج کرد. شکست ناپذیر به او گفت که او نمی تواند باور کند که همه چیز را پشت سر گذاشته است تا به سیاره ای که قبلاً حتی ندیده بود برود ، و پدرش به او گفت که وقتی پدربزرگ و مادربزرگش درگذشت ، او مدت طولانی احساس گم شدن کرده بود و دید که به زمین می رود فرصتی برای ساختن چیز جدید. او به او گفت كه دبی زمین را از یك كار به خانه تغییر داد ، اما شکست ناپذیر به او گفت كه نمی داند آیا می تواند همه چیز را پشت سر بگذارد ، و Omni-Man پاسخ می دهد كه می گوید مانند آنها قربانی می كند. او به پسرش گفت که آخرین خانه یک ماه زباله را برای یک ماه بیرون می کشد ، اما شکست ناپذیر قبل از اینکه بتواند تمام شود و یک شروع کار به دست آورد. با این وجود ، پدرش به سرعت از او عبور کرد.
دبی آن را به خانه می سازد ، یک بطری شراب را می گیرد و شروع به کار می کند. او وارد حالت مرور خصوصی می شود و Damien Darkblood را نگاه می کند ، که به عنوان یک دزدگیر توصیف می شود که حتی نمی تواند روح خود را نجات دهد ، اما معلوم است که یک کارآگاه خوب است. او نولان را می شنود و مارک آن را به خانه باز می گرداند. هنگامی که آنها وارد خانه شدند ، نولان به دبی می گوید که پس از تلاش برای گرفتن پسرش برای شکستن سد صدا ، مارک سرانجام این کار را با آماده شدن برای یک تاریخ انجام داده بود ، که دبی از آن چیزی نمی دانست ، اما مارک آن را تاریخ نمی داند و حتی آن را برنامه ریزی نکرد. نولان از دبی سؤال می کند که آیا می خواهد بیرون برود ، اما او به او می گوید که می خواهد خانه اولگا را بفروشد ، و به توطئه پشت قتل ها اشاره می کند. .
Darkblood خود را نوشیدنی می ریزد و نولان را دریافت می کند و به او می گوید که از او تعجب کرده است که آیا او خواهد آمد. نولان به او می گوید که او در خانه خود بوده و همسرش را ترساند. Darkblood خاطرنشان می کند که او هفت نفر را به قتل رسانده است ، اما نولان به او می گوید که شاید این او بوده است ، برای رفتن به خانه خود برای پایان کار او ، یک دیو است. Darkblood به او می گوید که شیاطین وقتی آن را می بینند ، شر را می دانند ، اما نولان نادیده می گیرد و به او می گوید که اگر در خانه خود برگردد ، مجبور به انجام کاری نخواهد بود ، زیرا مردم او را بر روی دیو باور می کنند. Darkblood به او می گوید که او تسلیم نمی شود ، زیرا حقیقت را نمی توان پنهان کرد و همسرش قبلاً مشکوک بود ، با تعجب از اینکه پسرش چه مدت را انجام داد.
. او به او می گوید که همسر قدرتمندترین مرد روی زمین به این معنی است که او مجبور نیست با کار مقابله کند ، اما او به او می گوید که او فقط همسرش نبود و دوست داشت کار کند. او به او می گوید ساکت باشد ، و در ابتدا عصبانی می شود ، اما وقتی به چهره اش نگاه می کند آرام می شود. نولان به سرعت سسیل را به گردن می چرخاند و می گیرد و او را در مقابل قفسه کتاب می اندازد ، اما به او اجازه می دهد. . نولان به او می گوید که او تقریباً او را کشته است ، و به دلایلی که سسیل می فهمد پرش است.
. وی افزود که مسئولیت های وی از چهار فضانورد بزرگتر بود. سیسیل می گوید اگر مارک می خواست برود ، او لطف بزرگی می کرد ، بنابراین نولان از دبی خواست تا پشتیبانی کند. او می گوید که او مدرسه را گمشده نمی کند ، اما این یک دلیل خوب است. مارک می گوید که او می تواند در یک ثانیه به مریخ برود و به او برگردد ، و نولان خاطرنشان می کند که او نمی داند که مریخ دقیقاً به همین دلیل است که باید به مدرسه برود. سیسیل به مارک می گوید که این یک مأموریت دو هفته ای بود و مارک با پدرش موافقت می کند و می گوید که او آماده نیست و با کهربا به خوبی پیش می رود. دبی به مارک می گوید که بسیاری از افراد به او می گویند چگونه از قدرت های خود استفاده کند ، اما تصمیم گیری در مورد او خواهد بود. پس از آن ، مارک موافقت می کند که برود ، بنابراین سیسیل به او می گوید که ناهار را بسته کند زیرا روز بعد می رود.
نولان و دبی این خبر را تماشا کردند و مارک به او گفت که این مأموریت اتلاف وقت مارک است ، اما دبی خاطرنشان کرد که او افتخار می کند. نولان به او گفت که مارک مسئولیت های خود را درک نمی کند ، اما دبی به او یادآوری می کند که او 17 ساله بود ، همچنین به او گفت که از زمانی که پسرشان قدرت خود را بدست آورده است متفاوت بوده است. نولان می گوید که او در تلاش است به او آموزش دهد ، اما دبی خاطرنشان می کند که او از راه دور بوده ، از همه چیز اذیت شده است و معنی دارد. او همچنین می افزاید که او در مورد Viltrum صحبت کرده است ، بنابراین نولان به او گفت که می خواهد پسرش در مورد مردمش آگاهی داشته باشد ، اما او به او گفت که او در مورد آنها نمی داند ، فقط داستان می شنود. او به او گفت که او چیزی را از او پنهان کرده است ، و او آن را دوست ندارد. نولان به او می گوید که هرگز فکر نمی کرد خانواده داشته باشد ، اما او را ملاقات کرد ، که او را دوست داشت ، اما وقتی مارک را با قدرت خود دید و بعد از اتفاقی که با نگهبانان افتاد ، او نمی خواست همه چیز را از دست بدهد. او به او گفت که مارک به مدت دو هفته از بین خواهد رفت و از او می پرسد که آیا او اولین سفر خود را به یاد می آورد؟.
نولان و دبی از رم قدم می زنند تا اینکه به L’Osteria Donato ، یک رستوران فانتزی که نولان از آن رزرو کرده بود ، که دبی از آن یاد می کند ، جدید است.
. نولان به او گفت که او او را به روم گرفته است ، اما او به او یادآوری کرد که از او انتظار داشت که او را برای این کار عبادت کند ، بنابراین به او گفت که او تازه وارد زمین شده است و بهتر شده است. دبی به او می گوید که او فقط به دلیل نجات بچه ها ، تاریخ دوم را دریافت کرده بود و خوشحال شد که آنها در آنجا بودند. . نولان به او می گوید که در مورد قتل ها با او صادق نبوده است ، و خاطرنشان کرد که سیسیل معتقد است که از آنجا که انسان نیست ، با قتل ها ارتباط دارد ، تنها بازمانده بود و هرگز مورد پسند سیسیل نبوده است. دبی به او می گوید که باید با او صحبت کند ، و نولان به او می گوید که سعی کرده است ، اما به او احتیاج داشت تا به او اعتماد کند. یک اژدها نشان می دهد ، اما نولان حرکت نمی کند ، به سادگی از دبی می پرسد که آیا او به او اعتماد کرده است. .
اخبار به موفقیت فضانوردان در مریخ گفتند. مارک به خانه می رسد و سر و صدایی را در خانه خود می شنود ، اما هنگام باز کردن در ، پدر و مادرش را به طرز ناخوشایندی به او خیره می کنند. دبی از او می پرسد که مریخ چقدر بوده است ، اما مارک به آنها می گوید که کمتر از آنچه در خانه می گذرد در حالی که او از بین رفته بود.
بعداً ، دبی به نولان می گوید اگر او دو خانه دیگر بفروشد ، رکورد ماهانه را می شکند. نولان به او گفت که او می تواند این کار را انجام دهد ، و او به او می گوید که شواهد جدید به دست آمده است و بنابراین سیسیل عذرخواهی کرده است ، که او هرگز این کار را نکرد.
شکست ناپذیر و مرد امنی با یک شرور جنگید ، که آنها می خواستند صحبت کنند. Omni-Man به او آموخت که چگونه شرور را بترساند و او را رها کرد و بعداً او را گرفتار کرد.
بعداً ، مارک تلاش می کند تا یک سیارک را به سمت زمین متوقف کند و موفق به انجام این کار با موفقیت است و آن را دوباره به فضا پرتاب می کند. پس از یک تلاش زیاد ، Omni-Man به او می گوید که سیارک کوچک بود ، که پسرش را شوکه کرد. مارک متنی از کهربا دریافت می کند و مجاز به ترک آن است. او بعداً با مارک تماس می گیرد تا به او بگوید که با فیل مبارزه کند.
در هنگام شام ، مارک به والدینش می گوید که می تواند به تیتان کمک کند تا ماشین را پایین بیاورد ، اما دبی گوش نمی داد. بعد از توضیحات مارک ، نولان به او می گوید که او اشتباه بزرگی می کند زیرا او مورد استفاده قرار می گرفت و این مشکل در زیر او بود. .
دبی از نولان می پرسد که چرا به مارک می گوید نجات جان در زیر او است ، که به او پاسخ می دهد که مارک در مقیاس بزرگتر کارها را انجام داد و او این را درک نکرد. او به او یادآوری می کند که وقتی برای اولین بار به زمین رسیده بود ، او چیزی در مورد انسان نمی دانست ، و او به او آموخته بود که چگونه یک ابرقهرمان برای زمین باشد. نولان به او می گوید که او معتقد است که مارک به کسی اعتماد دارد که نباید به جای گوش دادن به آنها. آنها موافقت می کنند که آنها می خواستند مارک انتخاب خوبی داشته باشد.
دبی با نولان تماس می گیرد و از او می خواهد که از رم و شراب از Provence غذا تهیه کند. وقتی نولان ترک می شود ، خانه را چک می کند و می یابد که دریچه هوا جابجا شده است. او همچنین یک کیسه پیدا می کند ، اما با بازگشت نولان آن را پنهان می کند.
بعداً ، شکست ناپذیر و تایتان با افراد فوق العاده شرور می جنگند ، اما به عنوان ساعتهای مردانه از راه دور غرق می شوند. شکست ناپذیر در حالی که تیتان سوزانده می شود. پس از انفجار ناگهانی انرژی ، شکست ناپذیر به آنها می گوید که آنها می میرند و به سرعت دو نفر را می کشند قبل از اینکه سرش توسط Battle Beast وارد زمین شود.
شکست ناپذیر از طریق او سوراخ دارد ، بنابراین پزشکان به عنوان دبی و نولان روی او کار می کنند.
سرانجام مارک از خواب بیدار شد و پدر و مادرش را دید. نولان به او می گوید که می دانست که او را می کشد و به او می گوید که وی در طی شش روز بیرون است ، که این را شوکه می کند. حوا به او می گوید که او را با کهربا برای او پوشانده بود و به او گفت که با یک اتوبوس برخورد کرده است و از دختر هیولا و سیاه سامسون هنوز ناخودآگاه بودند.
نولان از سسیل می پرسد که آیا Darkblood هنوز ترک خورده است ، اما سسیل به او می گوید که Darkblood سرسخت است. وقتی از وی سؤال شد که آیا Darkblood نگهبانان را به قتل رسانده است ، سسیل می گوید که آنها نمی دانند ، اما او تعجب کرد که چرا او حتی در وهله اول این کار را انجام می دهد. Omni-Man به او می گوید که Darkblood یک دیو است. سیسیل می پرسد که آیا مارک به او نگفته است که به تنهایی سر ماشین را می گیرد و از دیدن اینکه مارک به نولان گوش نمی دهد تعجب می کند ، که این برای نوجوانان از زمین طبیعی است.
نولان از دبی می پرسد که آیا او بیرون می رود ، و او به او می گوید که او نیاز به انتخاب تمیز کردن خشک و چیزی برای شام دارد. نولان پیشنهاد می کند که همراه شود ، اما او به او می گوید که او باید روی کتاب خود کار کند و ترک کند. وقتی او از بین رفت ، نولان کیف خود را باز می کند و می یابد که کت و شلوار او از بین رفته است.
بعداً ، از آنجا که فهمید دبی هنر را دیده است ، با عصبانیت از پشت به او نزدیک می شود ، اما چند آبجو را که خریداری کرده بود به او نشان می دهد.
Nolan و Art Share در هنگام یادآوری در مورد گذشته می خندند. با این حال ، او از هنر می پرسد که چرا کمی عصبی است. هنر به او می گوید که او خسته است ، و نولان می گوید از آنجا که می دانست چگونه می تواند از یک روز به روز دیگر تغییر کند و به یک آبجو دیگر بپردازد.
نولان آن را به خانه می سازد ، جایی که دبی شراب می نوشد. . او بطری شراب خود را به سمت او پرتاب می کند وقتی به او می گوید که مست است و به او می گوید خودش را لعنتی کند. او بطری شراب را می شکند و سوراخی را از طریق دیوار مشت می کند.
به عنوان یک قاتل نشان داده شده است []
دبی از خواب بیدار می شود و به طبقه پایین می رود ، جایی که او نولان را می بیند. او از او می پرسد که چرا او کت و شلوار خود را نگه داشته است ، و او به او می گوید که از آن برای مراقبت از دامین Darkblood استفاده کرده است ، اما نشان می دهد که شاید او می خواست که او را پیدا کند و به او می گوید که می خواهد ماه ها قبل به او بگوید ، زیرا او بود. باج خواهی نکرد. او از او می خواهد که به او اعتماد کند ، اما او می گوید از آنجا که نگهبانان دوستانشان بودند غیرممکن است. نولان می گوید انتخابی نداشت ، بنابراین به او می گوید از خانه خود خارج شود. او طوفان می کند و به او می گوید بعداً صحبت می کنند. دبی با مارک تماس می گیرد ، اما او انتخاب نمی کند. .
. او می گوید چیزی می گوید که همه چیز را تغییر می دهد.
نولان به دنبال مارک در خانه خود است ، اما هیچ کس جز یک عامل GDA ، که او را می گیرد و به زمین می کشد ، نمی یابد. . او خانه ای را که GDA در مقابل آنها خریداری کرده بود ، پیدا می کند ، که او را عصبانی می کند ، اما دونالد به او می گوید این برای حمایت از خانواده اش بود. نولان به او می گوید که او همیشه حساس بوده و ستون فقرات خود را خرد می کند. دونالد به سیسیل می گوید که این افتخار بوده است و خانه را به هم می زند.
ویلیام به خانه رانندگی می کند ، هنگامی که به یک مرد عصبانی و عصبانی نزدیک می شود. ویلیام می پرسد که آیا او خوب است ، اما نولان به سادگی می پرسد که مارک از زمان قرار بود ویلیام یک ساعت پیش او را رها کند. او به نولان می گوید که مارک با حوا رفته بود. . ویلیام به او می گوید که در کجا و نولان پرواز می کند.
نولان مگس می کند ، اما توسط یک پرتوی عظیم از نور که از ماهواره ای در فضا ناشی می شود ، مورد ضرب و شتم قرار می گیرد ، که می تواند او را پایین بیاورد و بسیاری از حیوانات اطراف او. با این حال ، او به زودی بار دیگر بلند می شود ، در برابر انرژی پرتو مقاومت می کند و ماهواره را از بین می برد. سیسیل اظهار داشت که 400 میلیارد دلار به تازگی در بینی مورد استفاده قرار گرفته است. Omni-Man دوباره به دنبال مارک و حوا بازگشت در حالی که سیسیل به آنها گفت که از Teleporter خود استفاده خواهد کرد.
نولان توسط سیسیل به ضرب گلوله کشته می شود. او سعی می کند او را بگیرد ، اما درست قبل از اینکه نولان او را بگیرد ناپدید می شود. نولان به او می گوید که از آن دور شود ، اما سیسیل می گوید که او نتوانست این کار را انجام دهد ، و پرسید که چرا او نگهبانان را کشته است. او به او می گوید که از زمان ضعیف بودن هرگز به کمک آنها احتیاج نداشت ، اما سیسیل خاطرنشان می کند که آنها مانند یک بار دوستان وی بوده اند و نشان می دهد که باید یک دلیل وجود داشته باشد. او به او می گوید که دبی سزاوار جواب است و به نولان می گوید که او را در طی 20 سال فریب داده است. او از نولان می پرسد که آیا مارک می داند ، که او را نگران می کند ، اما نولان متوجه می شود سسیل فقط وقت خود را هدر داده است.
هنگامی که سیسیل ترک می کند ، نولان توسط سایبورگس سینکلر مورد حمله قرار می گیرد ، که با او تلاش می کند تا آنها را از بین ببرد. او با هیولا می جنگد و آنها را از هم جدا می کند.
. مأمورین همچنین به سیسیل می گویند که حوا و مارک به سمت محل نولان حرکت می کنند ، که نگران سسیل است. وقتی نولان سربازان افتاده را شکست داد ، دوربین را درون روده خود قرار می دهد ، که باعث می شود افراد در GDA در انزجار انزجار شوند و سینکلر را عصبانی می کنند.
. با این حال ، سیسیل به او گفت که هیولا اکنون هیچ دردی نداشته است و اکنون با هر دارویی ، تقویت و به روزرسانی در دسترس است. دو هلیکوپتر خبری به مبارزه Omni-Man رفتند.
نولان با هیولا می جنگد ، در حالی که دبی به سیسیل می گوید که از آنجا که دوباره با مارک بود ، با تلفن حوا تماس بگیرد.
همانطور که نولان در حال خوردن بود ، مارک موجودات را مشت می کند و آن را پرواز می کند. حوا توسط دبی تماس می گیرد و می پرسد چه اتفاقی افتاده است. نولان بیدار شد و مارک با خوشحالی به او گفت که زمان آن است که آنها با هم همکاری کردند. هنگامی که موجودات برخاست ، سیسیل به حوا می گوید که به آنها کمک نکند و به HQ Guardians برسد.
مارک و نولان با موجودات سخت کار کردند. دبی به او می گوید که آن را صدا کند ، اما سیسیل می گوید که او نمی تواند این کار را انجام دهد زیرا مارک می تواند با پدرش متحد باشد. پس از آن ، دبی ذکر می کند که به همین دلیل او همیشه از او متنفر بوده است ، که سیسیل با آن همدردی می کند.
. Omni-Man یکی از مشت های خود را صید می کند و ذکر می کند که او باید مرده بود و او را به عقب فرستاد. با این حال ، نولان از مارک که تحت کنترل جانور است نگران است.
مارک یک کابل را می گیرد و جانور را به عنوان نولان و جاودانگی ادامه می دهد. . با این حال ، جاودانگی انگشتان خود را می گیرد و آنها را به چشمان اومنی می چسباند ، بنابراین او دست خود را می گیرد و بدن خود را به نصف تقسیم می کند که مارک تماشا می کند. نولان به پسرش نزدیک می شود و به او می گوید که آنها باید صحبت کنند.
همانطور که نولان به مارک می گوید که باید صحبت کنند ، جاویدان به زمین مرده اند. مارک ، با این حال ، می فهمد که او نگهبانان را کشته و شروع به مشت زدن به پدرش کرده است و می گوید کسی او را کنترل می کند ، اما نولان او را دور می کند و به او می گوید که او خوب است ، افزود که زمان آن رسیده است که او واقعاً از کجا آمده است.
او توضیح می دهد که او از Viltrum است ، که عالی بود ، اما قدرت ، عزم و شجاعت زیادی را برای رسیدن به آنجا به دست آورده بود. برای رسیدن به پتانسیل کامل خود ، آنها ضعیف را از جامعه خود حذف کردند تا اینکه غیرقابل توقف باشد. هنگامی که نولان به دنیا آمد ، Viltrum در حال حاضر بزرگترین امپراتوری در کهکشان بود و تصمیم گرفت آن را به تنها امپراتوری در کهکشان تبدیل کند. هنگامی که نولان به اندازه کافی پیر شد ، او به تلاش جنگ پیوست تا اینکه نیروها نازک شدند و گسترش آن متوقف شد ، هر یک از مأمورین به یک سیاره داده می شدند تا خودشان تضعیف شوند. نولان به زمین رفت و اکنون زمان آن رسیده بود که مارک و خود زمین را برای پیوستن به امپراتوری Viltrum آماده کنند.
مارک گریه می کند ، اما نولان به او اطمینان می دهد که این به خاطر منافع بیشتر است ، تا زمانی که قدرت خود را نداشته باشد ، نمی تواند حقیقت را بشناسد. او توضیح می دهد که او باید مطمئن باشد که مارک ابتدا یک ولترومیت بود ، بنابراین مارک او را دور می کند و می پرسد که آیا او یک ولترومیت نیست ، اگر او فقط یک انسان دیگر برای تسخیر باشد ، که برای او معنی ندارد زیرا او می دانست مارک او و مادرش را دوست دارد. . او به مارک می گوید که هزاران سال زندگی می کند زیرا DNA Viltrumite بسیار خالص بود ، تقریباً ولترومیت خالص بود. وی می افزاید: هر کسی که دوستش دارد و می داند قبل از اینکه حتی 30 سال به نظر برسد ، از بین می رود ، بنابراین به مارک می گوید که زمین دنیای او نیست ، اما می تواند با پایان دادن به گرسنگی ، متوقف کردن جنگ و دادن فناوری پزشکی به آنها کمک کند. وقتی مارک می پرسد ، او به مارک می داند که او عاشق مادر خود است ، اما او بیشتر شبیه حیوان خانگی برای او بود ، که از مارک آنگرز ، و از نولان می پرسد که آیا او واقعاً معتقد است که دوستان خود را به بیگانگان که هرگز ملاقات نکرده بود ، برداشته می شود ، اضافه کرد در مورد Viltrum گول نزنید. او به نولان می گوید که به او اجازه نمی دهد خانه خود را از بین ببرد ، و نولان به او می گوید که او نمی داند چه می گوید ، و اجازه نمی دهد که او دخالت کند.
نولان مارک را به زمین می فهمد و مشت می کند و از او می پرسد که آیا واقعاً معتقد است که می تواند او را متوقف کند. .
مارک به پدرش می گوید که دیگر به او اصابت نکند ، زیرا خیلی دیر نشده بود ، اما نولان به او می گوید که با رسیدن جت ها به مکان خود این بود. نولان به مارک می گوید که برای تقلید از قدرت خود به همه انسانهای مورد نیاز نگاه کند ، و می گوید که ترحم به آنها بود ، اشتباه برای ارزش گذاری کردن آنها نسبت به viltrumites. او مارک را دور می کند و توسط جت ها شلیک می شود ، که او را جابجا نمی کند. او یک جت را از بین می برد ، بنابراین مارک مگس می کند تا به خلبان کمک کند و او را نجات دهد. خلبان از مارک تشکر می کنم ، اما نولان می پرسد که چرا او این کار را کرده است و بلافاصله او را می کشد ، به دنبال بعدی می رود ، اما مارک او را متوقف می کند.
نولان از او می پرسد که آیا واقعاً تغییری ایجاد کرده است که او را کشته است زیرا او فقط 50 سال دیگر زندگی می کرد ، اما مارک به او می گوید که می توانست زندگی داشته باشد. نولان می پرسد که آیا این به او آسیب رسانده است و او را به تمام مدت به یک شهر بزرگ مشت می کند ، جایی که با سقوط باعث نابودی زیادی شد. همانطور که یک ساختمان در حال سقوط است ، مارک آن را فشار می دهد ، بنابراین اینطور نیست ، اما او نمی تواند وزن خود را تحمل کند ، و همه را در داخل خرد می کند. . او از مارک می پرسد که چند نفر نیاز به مرگ دارند و به او می گوید که می داند او درست است. . مارک از او می پرسد که چگونه می تواند چنین چیزی را بگوید و نولان را که عصبانی است ، مشت می کند زیرا برای اولین بار در زندگی خود ، او به مارک حقیقت می گفت.
او مارک زیرزمینی را به یک ایستگاه قطار مشت می کند و او را در مقابل یکی از قطارهای متحرک نگه می دارد. قطار به مارک برخورد می کند ، که به همراه پدرش حرکت نمی کند و به خون ، استخوان ها و روده های مسافران در داخل برخورد می شود. نولان به مارك می گوید كه انسان ها بی معنی و غارنشین بدون آنها بودند ، اما مارك به او می گوید كه او را قبلاً نجات داده بود ، تقریباً در این روند در حال مرگ بود ، و نشان می دهد كه شاید نولان هنگام آمدن به زمین ، دلهره آور بوده است ، اما تغییر كرده بود ، اما تغییر كرده بود ، اما تغییر كرده بود ، اما تغییر كرده بود. با این حال ، نولان به مارک می گوید که حتی اگر مدتی خوشحال بود ، به Viltrum وفادار بود. مارک یک بار دیگر پدرش را مشت می کند ، که آن را گول می زند و عصبانی می شود و پسرش را به زمین می کوبد و سپس او را به فضا می آورد. او به مارك می گوید كه زمان او روی زمین در طول زندگی او نوعی بوده است و او واقعاً نمی داند كه او واقعاً كسی است. او به مارک می گوید که قبل از اینکه یک دقیقه دیگر در بین حیوانات زندگی کند ، سیاره را می سوزاند. .
نولان مارک را در اعماق زیر آب می گیرد ، جایی که او حرکت را متوقف می کند و سپس او را به کوه می اندازد. او یک بار دیگر مارک را با یک مشت بسیار قوی مشت می کند ، کوه را ترک می کند ، که باعث بهمن می شود که مارک و یک شهر را در زیر پوشش می دهد. او مارک را انتخاب می کند و از او می پرسد که آیا او به اندازه کافی داشته است ، اما مارک یک بار دیگر به او می گوید که او را متوقف می کند ، بنابراین نولان به او می گوید که او آماده بود تا هر زمان که مارک باشد اتفاق بیفتد. نولان به او می گوید که اهداف او از آنجا هدر رفته است زیرا بخشی از امپراتوری زمین را بهتر از گذشته می کند. مارک می پرسد اگر مقاومت کنند چه اتفاقی می افتد و به آنها گفته می شود که آنها در آنجا بودند تا از مقاومت در برابر آنها جلوگیری کنند. نولان می پرسد که آیا او واقعاً می خواست برای سیاره بمیرد و می پذیرد که همیشه می تواند دوباره با یک بچه دیگر شروع کند. او به طور مکرر مارک را مشت می کند تا اینکه هوشیاری خود را از دست بدهد.
نولان نمی تواند مارک را به منظور کشتن او مشت کند و در کنار او دراز می کشد زیرا پسرش ضعیف است. او از مارک می پرسد که چرا او را به انجام آنچه انجام داده بود ، انجام داده است ، زیرا او فقط در حال جنگیدن بود تا همه افراد اطراف خود را بمیرد. او از مارک می پرسد که بعد از 500 سال چه خواهد داشت و مارک به او می گوید که او را خواهد داشت. نولان به دستانش نگاه می کند و از آنجا دور می شود و جو را در هنگام گریه می کند و راه خود را از منظومه شمسی بیرون می آورد. محل فعلی وی ناشناخته است.
Omni-Man به عنوان یک مرد میانسال با جسمی برجسته و عضلانی به تصویر کشیده شده است که با ساخت بدن گسترده ای مشخص می شود. او دارای موهای سیاه و خاکستری ، سبیل سیاه ، چشم های آبی و ظاهری کاملاً مردانه است. لباس او از یک لباس بدن کامل تشکیل شده است که نیمه بالایی آن سفید است و نیمه پایین آن قرمز است. نکته قابل توجه ، او چکمه های سفید را با یک لهجه قرمز در مرکز می پوشد ، در حالی که دستکش های وی دارای یک طرح رنگی معکوس است. تکمیل گروه او یک کیپ قرمز است. این کت و شلوار دارای لهجه مرکز قرمز طولانی تر است ، با “O” قرمز در هسته ، نمایانگر نام او است.
شخصیت []
. به یک بیننده متوسط ، وضعیت او به عنوان یک قهرمان مطمئن و بدون شک بود ، سرانجام در طبیعت واقعی در نوبت نمایش آشکار شد. به نظر می رسید که او یک شوهر دوست داشتنی است و پدر خوبی بود ، حتی اگر انتظارات بالای وی برای پسرش خواستار آن بود ، این انتظارات معمولاً توسط دبی تحت کنترل قرار می گرفت. بیشترین میراث ولترومیت وی که نشان داد ، از ایدئولوژی وی نسبت به مسئولیت قهرمان بودن است ، که مارک ادعا می کند بیشتر در طول زندگی صرفه جویی در میلیون ها و میلیارد ها به جای صدها یا هزاران نفر است و در نهایت تنش ها را با دبی و مارک افزایش می دهد.
با این حال ، او یک شخصیت پنهان داشت که طرف viltrumite خود را نشان می دهد. طرف Viltrumite او نشان می دهد که او یک ولترومیت بی رحمانه و وفادار است که اقدامات وحشتناکی را برای امپراتوری ولتومیت انجام می دهد تا زمین و سایر سیارات را فتح کند. وی به دلیل جاودانگی مجازی و تلقین بودن ایدئولوژی ولترومیت ، بسیاری از موجودات را ضعیف و فرومایه می داند و هدف آنها را فتح می کند ، در صورت مقاومت در برابر آنها ، آنها با خشونت تسلیم می شوند. او مایل است نگهبانان اصلی کره زمین را به منظور تضعیف دفاع از زمین در برابر Viltrumites بکشد. بی رحمانه بودن او با نسل کشی و نابودی نزدیک در برابر کتان ها و سیاره آنها دیده می شود. او همچنین از قتل هزاران نفر که انجام داده است ابراز پشیمانی نمی کند و در عوض آنها را ترحم می کند.
اگرچه اقدامات وحشیانه و بی پروا او مطابق با نحوه توصیف خودش و ویلترومیت ها به نظر می رسد ، اما به طور فزاینده ای آشکار می شود که زمان او روی زمین به طرز چشمگیری او را تغییر داده است. در مواقعی که خود را به عنوان یک جنگجو سرد و عملی معرفی می کند ، او اغلب با اقدامات خود خیانت می کند. پس از کشته شدن نگهبانان جهان ، به نظر می رسید پریشان است. فلاش بک های او به زمانی که او مارک را پرورش می داد ، یک اخلاص واقعی را نشان می دهد ، و به نظر می رسید که او واقعاً از زندگی روی زمین و گذراندن وقت با خانواده خود لذت می برد. در طول جنگ با مارک ، او دائماً او را به خاطر مراقبت از زمین و زندگی مانند یک انسان ، هجوم می آورد ، اما استدلال های او و لحن فزاینده ای که به طور فزاینده ای حاکی از آن است ، حاکی از آن است که نولان در تلاش است تا خود را از اقدامات خودش متقاعد کند. در پایان ، هنگامی که او با عصبانیت از پسرش می پرسد که مارک در 500 سال چه چیزی خواهد داشت ، پسرش گریه می کند و به او می گوید ، “شما بابا. من هنوز تو را دارم “. این اعتراف به عشق از پسرش و این واقعیت که پسرش نه تنها شخصاً بیش از قدرت یا یک امپراتوری به او اهمیت می دهد ، بلکه این واقعیت است که کسی واقعاً شخصاً به او اهمیت می دهد ، کافی است که نولان را از ویلایت سرد خود جدا کند شخصیت و باعث می شود که او در درد و رنج شکسته شود. نولان تصمیم می گیرد که مأموریت خود را رها کند و زمین را ترک کند نه اینکه پسرش را با اشک بکشد و هنگام عزیمت به فضا ، صورت خود را به سمت پایین بکشد.
در پایان ، فقط 20 سال نولان روی زمین کافی بود تا هزاران سال جزم دگمای ولترومیت را که در آن زندگی کرده بود تغییر دهد. تصمیم نولان برای قتل دوستانش ، کشتار مردم بی گناه ، و حمله به پسرش به نظر نمی رسید چیزی بیش از عادت و شرط بندی به عنوان یک سرباز ولترومیت و در هنگام مقابله با تحقق اقدامات خودش ، نولان احساس گناه و پشیمانی بی نظیر کند.
قدرت و توانایی ها []
پاور []
- فیزیولوژی Viltrumite: به عنوان یک ولترومیت ، Omni-Man طیف گسترده ای از توانایی های مشترک در بین نژاد خود را دارد. ژنهای Viltrumite بسیار سازگار و قدرتمند هستند. به عنوان یک ولترومیت ، Omni-Man می تواند با بسیاری از گونه ها جفت شود و آنهایی که بهترین سازگاری دارند باعث می شود فرزندان نزدیک به میراث ولترومیت نزدیک شوند ، در حالی که فرزندان در نهایت توانایی های استاندارد ولترومیت را توسعه می دهند.
- قدرت فوق بشری: Omni-Man دارای قدرت فوق بشری عظیم است و او را به یکی از قوی ترین موجودات جهان تبدیل می کند. او می تواند فولاد را خم کند ، از دیوارها مشت کند و اشیاء عظیم را بلند کند. قدرت او حتی به ایجاد موج های شوک و نیروهای احتمالی از طریق دست زدن به دستان خود یا تحویل ضربات گسترش می یابد و قدرت خام خود را به نمایش می گذارد. ماهیچه های پا او به همان اندازه قدرتمند است و او را قادر می سازد تا مسافت های وسیعی را جهش دهد. او می تواند مایل ها را در یک محدوده واحد بپوشاند و حتی به مدار زمین برسد.
- سرعت فوق بشری: Omni-Man می تواند همراه با سرعت فوق العاده ای باشد که به او اجازه می دهد به سرعت در هر نقطه از جهان سفر کند و با پرواز ترانس قاره ای به سرعت در صورتی که چند ثانیه نباشد ، او را به سرعت سفر کند. با سرعت خود ، نولان حتی توانست به اندازه کافی قدرتمند ایجاد کند تا کل شهرها را از بین ببرد. نشان داده شده است که او می تواند مسافت های بین ستاره ای را به تنهایی بدون کمک با سرعت بیشتر از سرعت نور طی کند.
- : Omni-Man توانست به اندازه کافی قدرتمند Sonic Booms ایجاد کند تا در سطح شهرها قرار بگیرد.
توانایی ها [ ]
- استاد مبارز: در حالی که در درجه اول با تکیه بر توانایی های طبیعی ولترومیت خود برای شکست مخالفان ، Omni-Man یک جنگجو Wiltrumite آموزش دیده است که او را به یک مبارز بسیار ماهر و قدرتمند تبدیل می کند.
- Master Manipulator: Omni-Man یک سخنران بسیار کاریزماتیک است که قادر است ضمن پنهان کردن اهداف واقعی و اقدامات فریبنده خود ، به مردم سخنرانی کند. . .
نقاط ضعف [ ]
- نقاط ضعف ولترومیت استاندارد: نولان ، به عنوان یک ولترومیت ، تمام نقاط قوت و ضعف استاندارد مردم خود را دارد.
- بشریت: در حالی که او آن را با صدای بلند نگفته است ، نولان در زمان خود روی زمین برخی از بشریت را توسعه داده است ، چیزی که بر خلاف تربیت و آموزش Viltrumite او پیش می رود. در حین جنگ با مارک ، او نتوانست پس از تجربه خاطره شاد از دوران کودکی پسرش ، خود را به قتل برساند ، با وجود این که به طور ناخوشایند به مارک گفت که او به راحتی می تواند به راحتی یک کودک دیگر را با یک زن متفاوت بسازد. وقتی مارک به سؤال نولان پاسخ می دهد که او بعد از 500 سال با “شما ، پدر” چه می خواهد داشته باشد ، نولان لحظه ای از بازتاب آنچه که او تازه قبل از ترک زمین با پسرش انجام داده بود ، دارد و گریه می کند همانطور که او این کار را می کند.
ظواهر []
- شکست ناپذیر: اتم شب
- فصل 1
- 01. “زمان آن است”
- 02. “اینجا هیچ اتفاقی نخواهد افتاد”
- 03. “چه کسی را زشت می نامید?”
- 04. “نیل آرمسترانگ ، قلب خود را بخورید”
- 05. “این در واقع صدمه دیده است”
- 06. “شما به نظر می رسد نوع مرده”
- 07. “ما باید صحبت کنیم”
- . “من واقعاً از کجا آمده ام”
چیزهای بی اهمیت []
- Omni-Man مبتنی بر سوپرمن از DC Comics است.
- درست مانند نسخه اصلی سوپرمن توسط سیگل (اکشن کمیک شماره 1 1938 ، روزنامه مک کلور سندیکا و سوپرمن شماره 1 1939) مردم او حتی در سیاره خانه خود قدرتمند و بسیار بادوام بودند ، اما همچنین می توانند به راحتی توسط یکدیگر آسیب ببینند. قدرتها نیز به خورشید یا هر منبع انرژی دیگری وابسته نیستند.
- .
- .
- هر دو گیاهخوار و Omni-Man به ترتیب پسران هیبریدی ، تنه و مارک دارند.
- هر دو Vegeta و Omni-Man به خاطر نقل قول های خود که باعث ایجاد یادداشت های اینترنتی می شود محبوب هستند ، “این بیش از 9000 است!”و” فکر کنید ، مارک! فکر!” به ترتیب.
- هر دو گیاهخوار و Omni-Man نیز سبیل های کاملاً رشد یافته دارند. با این حال در Dragon Ball GT ، Vegeta به دنبال نفرت دخترش از سبیل او تراشیده است.
- صحنه از اثر ماندلا رنج می برد. بسیاری از خط ها را به عنوان “فکر می کنید ، مارک اشتباه کنید! فکر!”مانند کمیک ها (حتی در میان کسانی که ابتدا کمیک ها را نخوانده اند) ، اما در نمایش ، خط واقعی است”!”